هیأت
خیلی دلم میخواهد راجع به هیأتمان پستی بگذارم..
همه چیز از نمایشگاه طرح اسوه سال 84 شروع شد..
من و محمد پورمتقی و حسین لطفی با آقا مسعودی در غرفه ی واحد مقاومت بسیج مدرسه هدایت ...
یکی از بازدید کنندگان به آقا مسعودی گفت : شما که همچین جمع خوبی در بچه های مدرستون دارید چه خوبه که این جمع را خارج از مدرسه هم حفظ کنید.. جلسات ماهانه داشته باشید ... از این جور حرفا..
جرقه ی تاسیس هیات زده شد...
در همان نمازخانه ی ساختمان نمایشگاه جلسه گذاشتیم ... من ، حسین لطفی، محمد، علی مددی، مجید نژاد...
هیات را به نام آقا صاحب الزمان (عج) تاسیس کردیم..
محرم نزدیک بود. در مدرسه کرمانشاهی هم به ما پیوست . او از بقیه مشتاق تر بود.. خودش مداحی میکرد.. خونشون را در اختیار هیات گذاشت و خلاصه خیلی پیگیری و کمک کرد.. خدا خیرش بده..
از طریق محمد پور متقی ، سید جلال ساجدی (که آن زمان در مدرسه هدایت نبود) به ما اضافه شد..
محرم سال اول ..
فقط سه شب ؛ خونه کرمانشاهی ؛ مداحی خودش و یکی از رفیقاش که اسمشو یادم رفته..؛ جمعیت حداکثر ده نفر، پذیرایی ساندویچ
اونسال به دلیل اینکه پدر مهدی پور به رحمت خدا رفت نتونستیم بیشتر مراسم بگیریم... درگیر مراسمات ایشون شدیم.
.....
از اون روزا حدود 7 سال گذشته ...
تقریبا میشه گفت در این 7 سال همه بچه های دوره خودمون در دبیرستان ؛ کم و بیش در هیات شرکت کردند و توانستیم جمعمان را به بهترین نحو ، زیر بیرق محبت اهل بیت دور هم نگه داریم...
....
امروز هیاتمان به لطف خدا و محبت اهل بیت بهتر از گذشته برپاست..
اگر از من بپرسند: علت موفقیت هیاتمان چیست؟
خواهم گفت: اخلاص ؛ اخلاص؛ اخلاص
...
دیشب ... شب شهادت پیامبر(ص) و امام مجتبی(ع) مراسم داشتیم...
سخنران:حاج آقا محمدی
مداح:محمد حسن بشری
منزل جناب سلیمانیان
نمیدونم چرا؟ ولی من که خیلی صفا کردم... یکی از بهترین جلسات هیاتمون بود... خدا را شکر ... خدا را شکر... خدا را شکر...
این را هم بگم که ...
اصل زحمت هیات به دوش سیدحمیدرضا صحفی است...
دمش گرم..
بعد از اون کار هیات را حسن و محمد و روح الله و فیاضی انجام میدن... خدا از اونها هم قبول کند..
...
خدایا اعمال ما را مورد پسند خودت قرار بده...
خدایا نعمت محبت اهل بیت را لحظه ای از ما نگیر..
- ۱۳ نظر
- ۲۲ دی ۹۱ ، ۱۱:۱۰
- ۱۲۴۶ نمایش