گاهنوشت حسن صالحی

دلم میخواهد به زبان ساده سخن بگویم

گاهنوشت حسن صالحی

دلم میخواهد به زبان ساده سخن بگویم

گاهنوشت حسن صالحی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

نشانه

دوشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۱، ۰۴:۲۳ ب.ظ

به نام خدا

چهارشنبه هفته قبل تا ساعت 3 بعد از ظهر کلاس داشتم. قرار بود با یکی از رفقا که ماشین داره تا قم برم. خلاصه به دلایلی اون بنده خدا گرفتار شد و من نتونستم باش برم . خودم راه افتادم به سمت قم. نمیدونم چرا ؟ ولی خیلی ناگهانی اتوبان چمران ترافیک شد. صف BRT به شدت طولانی شد و از شانس بد من اتوبوسم نمیومد . تازه بعد هر یه ربع که ماشین میومد اینقدر شلوغ بود که حداکثر 4 یا 5 نفر میتونستن سوارشن . بالاخره بعد از کلی معطلی با فشار خیلی زیاد وارد اتوبوس شدم. اولش که اینهمه سختیو دیدم از دست رفیقم خیلی شاکی شدم ، پیش خودم فکر کردم که منو پیچونده ...

اما در ازای همه این سختی ها به صورت خیلی خیلی اتفاقی (البته با دید کوته من) با یکی از دانشجویای دکتری دانشگاه برخورد کردم که دقیقا در همون ساعت و از همون مسیر میخواست بره قم!! از قبل میشناختمش .. خیلی کارش درسته... هم از نظر علمی و هم از نظرات دیگه...

همونجا حکمت پیچیده شدنو فهمیدم. خدا میخواست دوباره بهم حال بده ....

مقدمه بگم که حدود دو یا سه هفته بود که یه سری سوالاتی بنیادی ذهنمو به خودش مشغول کرده بود..

سوالاتی در زمینه درس و ادامه تحصیل و ازدواج و کار وکسب درآمد

همه این سوالا مغزمو گرفتار کرده بود... اصلا راجع به خود مدیریت کلی فکر میکردم که در کدوم حوزه از رشته ام بایدکارمو ادامه بدم....

تا اینکه خدا این بنده خدا رو جلوی راهم گذاشت.. تقریبا دو ساعت باهم حرف زدیم .. البته بیشتر اون حرف میزد.

راجع به همه اون سوالات و دغدغه ها به صورت مفصل و با حوصله برام حرف زد. خدا میدونه که چقدر حال کردم... از ابهام و گیجی در اومدم ..

سر نخای خوبی بم داد.

که فعلا حوصله ندارم از مشروحش بنویسم.

بعد از این داستان اینقدر خوشحال شدم که رفیقم منو پیچونده و باعث شد من این آقا رو ببینم.!!!

خدایا شکر

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۱/۰۹/۲۷
  • ۴۰۰ نمایش
  • حسن صالحی

نظرات (۱)

چه آدم خوش شانسی هستی تو!!!!!!!!
امروز که داشت بارون می اومد پیش خودم گفتم اگه تو تهران بودی و رخت می شستی حتما رگبار می گرفت
پاسخ:
پس خوب شد نبودم... چون معمولا جمعه ها باید رخت بشورم....
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی